فهرست
درآمد. 1
نحوه تشکیل گروه 2
فعالیتهای قابل توصیه. 3
درآمد
سه اولویت کنونی جنبش سبز عبارتند از: تشکیلات، تشکیلات، تشکیلات. میرحسین موسوی در بیانیه یازدهم خود در تاریخ ۱۴ شهریور به عنوان راهکار، تشکیل و تقویت شبکههای اجتماعی را پیشنهاد کرد. پیشنهادی که متاسفانه به شبکههای اجتماعی مجازی محدود ماند. اکنون نیاز اول جنبش تشکیل هستههای مقاومت به شکل حقیقی و خارج از فضای مجازی است. تحلیل ما این است که جنبش سبز تاکنون به مقدار قابل توجهی از توان شبکههای مجازی استفاده کرده و در گام بعدی باید آن دسته از مردم که به این شبکهها دسترسی ندارند را سازماندهی کند. بنابراین راهحلی جز سازمان دادن گروهها و هستههای کوچک توسط اعضا و هواداران پیش روی جنبش نیست. اهمیت تشکیلات زمانی بیشتر میشود که در موج دستگیریهای گذشته اغلب فعالان سیاسی حرفهای از فعالیت بازماندهاند و اکنون آموزش شهروندان برای فعالیت جمعی ضرورت دو چندان مییابد.
تجربۀ جنبشهای مقاومت در کشورهای دیگر چه در مقابله با اشغال خارجی و چه در مواجهه با استبداد داخلی نشان میدهد تشکیل چنین گروههایی انگیزۀ مشارکت در کنشهای اعتراضی را دوچندان کرده است. تشکیل چنین گروههایی از این جهت برای ما دارای اهمیت حیاتی است که این امکان را به ما معترضین میدهد تا به نحوی کارآمدتر برای فعالیتهایمان را برنامهریزی کنیم، اشتباهات گذشته را اصلاح کنیم، و مهمتر از همه اینکه، انعطاف و ابتکار عمل بیشتری در مواجهه با قوای سرکوب داشته باشیم. به علاوه، در زمان باز شدن روزنهای برای فعالیتهای علنیتر، این شبکهها از پیش شکل گرفتهاند و به خوبی قادر خواهند بود از فرصت پیش آمده استفاده کنند.
اهمیت دیگر این گروهها و شبکههای کوچک آن است که در صورت تداوم میتوانند فرصتآفرین شوند. راه افتادن موجهای بزرگ خیزش مردمی نیاز به گروهی از افراد فعال دارد که علی رغم نامساعد بودن فضا چراغ فعالیت را روشن نگه دارند و با پشتکار و بدون مایوسشدن به کار خود ادامه دهند.
اگر ما علاقمندان جنبش سبز بتوانیم دست به تشکیل گروهها و شبکههای کوچک بزنیم، فعالیتهایی انجام دهیم، و فعالیتهای هر چند کوچک خود را رسانهای کنیم، میتوانیم این تصور را در دیگرانی که ممکن است مایوس یا مرعوب شده باشند به وجود بیاوریم که معترضان زندهاند، فعالاند، و تغییر در افقهای پیش رو دست یافتنی است. زنده نگه داشتن امید و افزودن بر آن از راهی جز فعالیت مستمر نمیگذرد. جنبش در مرحلهی کنونی نیازمند فعالانی است که بر این آتش زیر خاکستر بدمند تا آن زمان که شعله دربگیرد و یکباره ساز و برگ ظلم را بسوزاند.
گذشته از این اهمیت راهبردی، هر یک از ما به اندازۀ وسع خود مسؤول هستیم. تشکیل و سازماندهی چنین گروههایی کمترین کاری است که هر یک از ما می توانیم انجام دهیم.
در جزوۀ کوتاه پیش رو سعی شده است، برخی نکات دربارۀ تشکیل هستههای کوچک و فعالیتهای ممکن از طریق آنها به اختصار ذکر شود. این نکتهها بر مبنای تجربیات گذشتۀ جنبش سبز و هم چنین تجربیات دیگر جنبشهای ضد استبدادی با نگاهی به نظریههای سیاسی و اجتماعی مرتبط تنظیم شده است.
نحوه تشکیل گروه
از اولین گام ها در جهت شکل دهی به این گروه ها بی تردید فعال کردن شبکه های پیشین است. مهم ترین شبکه در این زمینه شبکه هایی هستند که در زمان تبلیغات انتخاباتی و ماه های پس از انتخابات شکل گرفتند و به فعالیت پرداختند. اگر ما در آن زمان با مجموعه از دوستان و آشنایان و همفکران مشغول فعالیت بودیم، می توانیم سعی کنیم که دوباره دور هم جمع شویم و فعالیت را از سر بگیریم. مثال شبکه های دوران انتخابات را به مجموعه فعالیت های دیگر نیز می توان تعمیم داد. مثلا اگر قبلا فعالیت دانشجویی یا صنفی داشتیم و یا حتی در محله محل سکونتمان مشغول فعالیت بودیم، باید تلاش کنیم از روابط شکل گرفته در آن زمان استفاده کنیم و آن ها را مجددا فعال کنیم.
علاوه بر شبکه های پیشین، پتانسیل دیگری که می توان از آن استفاده کرد گروه ها و فضاهایی هستند که هم اکنون در آن حضور داریم. مثلا اگر معلم هستیم فضای مدرسه و سایر معلمان، اگر در اداره ای کار می کنیم مجموعه ی همکاران و اگر در دانشگاه هستیم فضای دانشگاه همگی به صورت بالقوه می توانند برای شکل گیری های هسته های فعالیت استفاده بشوند.
گروه های دوستی یکی دیگر از پتانسیل هایی است که می تواند برای گروه سازی مورد استفاده قرار گیرد. به طور مثال، برخی از ما در گروه های دوستی ای هستیم که هر از چند گاهی دور هم جمع می شویم و به گپ و گفتگو و تفریح می پردازیم، حتما می توانیم به این هم نشینی ها جهت دهیم و با ملاقات های منظم تر گروهی مستحکم تر و کارامد تر بسازیم.
اگر دوره های دوستی بزرگتری داریم و فکر می کنیم کل دور مستعد فعالیت نیست می توانیم به صورت گزینشی افرادی را از دوره ی مربوطه جذب کنیم و گروهی تشکیل بدهیم.
باید توجه داشت زمانی که نظام های اقتدارگرا به سرکوب سازمانهای رسمی می پردازند، فضاهای فیزیکی می توانند به نحوی برخی از کارکردهای سازمانها را به انجام برسانند. به عنوان مثال هم اکنون برای احزاب و گروه های مخالف این امکان فراهم نیست که در نقاط مختلف کشور دفتر دایر کنند و به فعالیت سیاسی بپردازند. با این حال، یکی از نهادهایی که می تواند به خوبی بستر مناسبی برای فعالیت های جنبش سبز قرار بگیرد فضای دانشگاه آزاد است. شعبه های دانشگاه آزاد امروزه در نقاط مختلف کشور دایر شده اند و از جهت گستره و عمق نفوذ حتی از دانشگاه های سراسری هم فراتر می روند. دانشجویان دانشگاه آزاد می توانند از یک سو از فضای دانشگاه برای گروه سازی استفاده کنند و از سوی دیگر با بهره بردن از موقعیت جغرافیایی شان پیام و برد فعالیت های جنبش را به نقاط مختلف کشور ببرند و بر گسترش جنبش بیفزایند.
گروه های جدید را بهتر است تحت پوشش های غیرسیاسی ایجاد کنید. مثلا می توانید به عنوان گروه شعرخوانی، کوه نوردی، و مانند دور هم جمع شود. در این حالت هم شور و نشاط فعالیت سیاسی اجتماعی بیشتر می شود هم ضریب امنیتی گروه بالا می رود.
از ظرفیت شبکه های اینترنتی مثل فیس بوک و جی میل هم باید برای جمع شدن گروه استفاده کنیم. می توانیم در فیس بوک گروه های غیر عمومی تشکیل دهیم که فقط اعضایش آن را می بینند یا در جی میل گروه هایی بسازیم که اعضا را با یکدیگر مرتبط کند. در این صورت لازم نیست برای بحث دربارۀ هر موضوعی جلسۀ حضوری یا صوتی بگذاریم.
فعالیتهای قابل توصیه
* جلسات مبادله اخبار و ارائه تحلیل درباره شرایط روز: ساده ترین، مفیدترین و عملی ترین فعالیتی که به نظر میرسد، تشکیل جلساتی برای مبادله اخبار روز کشور و ارائه تحلیل و نظر پیرامون آن است. این جلسات میتواند نشست هایی حضوری یا جلساتی مجازی از طریق تکنولوژی های ارتباطی باشد.
* جلسات حضوری میتواند در کنار و در پوشش فعالیتهای دیگر تعریف شود: اختصاص دادن وقتی برای صحبت درباره اوضاع جاری کشور در ابتدای یک جلسه کتابخوانی، گپ و گفت در میان یک دید و بازدید خانوادگی یا دوستانه، بحث و گفتگو درباره مسائل روز در میانه یک گردش دسته جمعی یا کوه نوردی، یا طولانی تر کردن یک جلسه دانشگاهی یا کاری یا دوستانه برای تبادل نظر و مبادله اخبار در انتهای آن.
* برای بهتر شدن جلسات: میتوان دستور کاری برای بحث درباره اهم مسائل روز داشت. برای این کار، میتوان فهرستی از اهم سرفصل اخبار روز تهیه کرد، تا وقت جلسات بهتر استفاده شود و حول سرخطهای تعیین شده بگذرد.
* در صورتی که محدودیت هایی برای جلسات حضوری دارید می توانید از امکانات اینترنتی مثل اوو، اسکایپ، یا جی میل[1] استفاده کنید.
* تشکیل گروه هایی ویژه میان همراهان و همفکران و فعالان برای رسیدگی به آسیب دیدگان جنبش و خانواده ایشان: سر زدن به خانواده شهدای جنبش و زنده نگه داشتن یاد آنها، دیدار با مجروحین و آسیب دیدگان سرکوبهای پس از انتخابات و دلجویی از خانواده ایشان، دیدار با خانواده زندانیان جنبش سبز، هم چنین فعالان معلمی و کارگری دربند و دلگرمی دادن به آنها، جمع آوری کمک های مالی برای خانواده هایی که سرکوب حکومت وضعیت معیشتی شان را مختل کرده است (سرپرست خانواده شهید یا مجروح شده است یا در زندان است)، کمک به خانواده هایی که به دلیل ناکارآمدی و سیاست های اقتصادی غلط حکومت -که ادامه سرکوب سیاسی است- توان اداره معیشت شان را ندارند، …
* تعریف و انجام فعالیت های اجتماعی نظیر گروه های خیریه برای رسیدگی به هموطنان فقیر یا آسیب دیده اجتماعی یا فعالیت های کمک درسی به دانشجویان کم بضاعت:… باید توجه کرد که فعالیتها، مطالبات و اهداف سیاسی جنبش سبز جدای از اهداف و مطالبات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن تعریف نمیشود. به این معنی جنبش سبز بیشتر جنبشی اجتماعی است تا سیاسی . از این رو توجه به آسیب های اقتصادی و اجتماعی و توجه به هم وطنانی که از این سیاست ها آسیب دیده اند، نه تنها بخشی از فعالیت های جنبش سبز است بلکه بخشی از هویت و اهداف جنبش سبز به شمار میرود. ضمن این که به افزایش انسجام و ارتباط اجتماعی فعالین جنبش و رساندن پیام جنبش سبز کمک میرساند. اهمیت فعالیت ها خصوصا در زمانی که جنبش با ارعاب و سرکوب روبه روست دوچندان می شود.
* جلسات کتابخوانی و تاریخ خوانی، با تمرکز بر مسايل مبتلا به جنبش: مطالعه تاریخ یک صد سال اخیر، به خصوص انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، برای واکاوی وضعیتی که در آن هستیم و درس آموزی تاریخی به منظور تکرار نکردن اشتباهات تاریخی. خواندن کتاب های علوم انسانی اعم از جامعه شناسی و علوم سیاسی، تا آن جا که به مسائل مبتلا به امروزی جامعه و سیاست کشورمان مربوط است، به خصوص در زمانه ای که حکومت میکوشد علوم انسانی را مطابق خواست حکومتی و سیاسی خود تفسیر کند. در صورتی که گروه ما علائق مذهبی دارد، خواندن قرآن و متون مذهبی نظیر نهج البلاغه و آثار علمای ظلم ستیز شیعه و همچنین تاریخ اسلام، به منظور مقایسه رفتار حاکمان به نام اسلام با اسلام واقعی هم می تواند جزو برنامه هایمان باشد. بالاخره خواندن کتاب ها و جزوات مرتبط با مبارزات غیرخشونت آمیز می تواند نیز می تواند به ما کمک کند تا فعالیت ها و مبارزات مان را با برنامه ریزی و به نحوی اصولی پیش ببریم.
* با تهیه خلاصه ای از مطالب خوانده شده و بحث شده در جلسات و یا چکیده ای از فعالیت های صورت گرفته در گروه ها و ارائه آنها در فضای عمومی و رسانه های جنبش، میتوان فرآیند اطلاع رسانی را تسهیل کرد و در بسیاری از موارد جلوی دوباره-کاری را گرفت. از طرف دیگر، این کار کمک خوبی برای کسانی ست که وقت کافی برای مطالعه ندارند که از این طریق بتوانند دانش عمومی سیاسی و اجتماعی شان را افزایش دهند. و نهایتا به بحث و تبادل نظر در حوزه عمومی جنبش پیرامون مسائل اصلی آن کمک کند و به غنای نظری-تحلیلی جنبش یاری برساند.
* پخش اخبار جنبش و بیانیه ها از طریق کپی کردن شخصی و شبکه های ارتباطی شخصی: در فضای انحصار رسانه ای، که تمام روزنامه های منتقد و مخالف در داخل با مشکلات جدی مواجهند و راه های انتقاد از حاکمیت کاملن بسته شده است، تنها راه ارتباطی و رسانه ای جنبش، روزنامه هایی به تیراژ همراهان جنبش و چاپخانه هایی به تعداد پرینترهایمان است. در این راه، میتوان از ایده پخش روزنامه های تک صفحه ای، که امکان چاپ آسان بر روی یک برگ کاغذ دارند، استفاده کرد. همچنین میتوان هر نوشته یا نامه یا مقاله یا طرح یا عکس دیگری را که به نظر آگاهی بخش میرسد و خوب است کسانی که از آنها بی خبر اند از وجود آنها باخبر شوند و به آن ها بیاندیشند شخصا پرینت و کپی کرد و به قدر وسع خود پخش کرد. برای پرینت و تکثیر این روزنامه ها می توان به وبسایت های کلمه (http://www.kaleme.org/) و ندای سبز آزادی (http://www.irangreenvoice.com/) مراجعه کرد.
* پیدا است که فعالیت پیش گفته به مطالب نوشتاری محدود نیست و گاهی اثر و فایده پخش مطالب تصویری، صوتی و ویدئویی و یا حتی تولیدات رسانه ای خود گروه ها بیشتر است. در این راستا، انتشار عکسها، طرحها و پوسترهای بعد از انتخابات، و همچنین انتشار ویدئوهای وقایع پس از انتخابات اقدامی موثر و مهم برای نشان دادن واقعیات به کسانی است که ممکن است حوصله خواندن مطالب نوشتاری را نداشته باشند یا از روی نوشته و مقاله پی به واقعیات نبرند و آنها را باور نکنند.
* شعار نویسی روی دیوار، اسکناس نویسی، استفاده از نمادهای سبز، یا سیاه برای عزاداری شهدا، و الله اکبر گفتن در مواقع مناسب.
* یکی از سلاح های اصلی مستبدان ایجاد رعب و وحشت است. در مقابل ضدحملۀ نیروهای مقاومت هم استفاده از طنز و به سخره گرفتن مستبدان و خودکامگان است. ما به مسخره گرفتن آنها در فعالیت های گوناگون مان مثل شعار نویسی، دیوارنویسی، و پخش کاریکاتور هیمنۀ آنها را به نحوی کارامد و ساده می شکنیم.
* باید سعی کنیم از فعالیت های تان فیلم یا عکس تهیه کنیم، یا گزارش کتبی بنویسیم. و سپس فعالیت های خود را در رسانه های مرتبط یا غیر مرتبط با جنبش سبز انعکاس دهیم. ما با این کار افراد دیگر را نیز ترغیب به فعالیت می کنیم.
* نکتۀ مهم دیگر، رساندن پیام جنبش به جاهایی است که به طور متعارف پیام ها را دریافت نمی کنند، مثلا به اینترنت دسترسی ندارند. رساندن پیام به اقشار زحمت کش در این زمینه اهمیت اساسی دارد. مثلا اگر بتوانیم اعلامیه ها را در محله های پایین شهر یا در کارخانه ها پخش کنیم، این کار ارزش دوچندان دارد.
* یکی دیگر از فعالیت های بسیار مهم و به ظاهر ساده استفاده از رابطه های آشنایی و به طور کلی رابطه های دور است. منظور از رابطه های ضعیف به طور مثال همکلاسی، هم دانشگاهی، هم محله ای، همکار، یا فامیل دوری است که قرابت زیادی با ما ندارند و دوست ما محسوب نمی شوند. ما به طور طبیعی ممکن است علاقۀ زیادی به دوستی و معاشرت با آنها نداشته باشیم، ولی ایجاد رابطه با آنها برای رساندن پیام جنبش به بخش هایی از اجتماع که پیام جنبش را به سهولت و سرعت دریافت نمی کنند بسیار مهم است. مثلاً یکی از سوالات مهمی که ما مرتب از خود می پرسیم این است که چطور گسترۀ جنبش را به اقشار محروم یا حاشیه ای تر برسانیم. یک راه سادۀ رساندن پیام ایجاد همین ارتباط ساده است. شاید ما از برقرار کردن این رابطه ها فایدۀ عاطفی چندانی نبریم، ولی توجه داشته باشیم که صرف اندکی وقت برای همین امور پیش پاافتاده می تواند کمک بزرگی به گسترش شبکه های اجتماعی مرتبط با جنبش سبز بکند. برای کمک به جنبش همیشه نیاز به از خودگذشتگی و پرداختن هزینه های کلان نیست، اگر هر یک از ما با احساس مسوولیت سعی کنیم از ارتباطهای ضعیف مان استفاده کنیم، کمک بزرگی به توانمند سازی جنبش کرده ایم. این مساله برای رساندن پیام به اقشار آسیب دیده و زحمت کش نیز دارای اهمیت است. بر خلاف تصور کلی، این گروه از هموطنانمان تنها در محلات خاصی از شهر مان ساکن نیستند و همه ما در هر کجا که زندگی میکنیم می توانیم در اطرافمان اشخاص کم در آمدو آسیب دیده را بیابیم. در صورتی که رابطه های مان را با آنها تقویت کنیم می توانیم به گسترده شدن پیام جنبش کنیم. پس باید سعی کنیم با این افراد ارتباط برقرار کنیم، اخبار و تحلیل ها را به آن ها منتقل کنیم، و آنها را از مطالبات جنبش مطلع سازیم. به علاوه از مطالبات و خواسته های آنها هم بپرسیم. به این ترتیب، می توانیم گام مهمی در جهت مطلع شدن و پیوندزدن بخش های مختلف اجتماع به جنبش برداریم. می توانید تجربه ها را منتقل کنیم، و به تکرار نشدن اشتباهات گذشته کمک کنیم.
* برنامه ریزی برای حضور برای راهپیمایی ها و تجمعات احتمالی یکی دیگر از فعالیت های قابل انجام در هر گروه است.
* اطلاع رسانی از دیگر فعالیت های مهم است. مثلا اگر در راهپیمایی شرکت می کنیم، می توانید فیلم یا عکس یا گزارش مکتوب از تجربه شخصی تان تهیه کنیم، روی اینترنت قرار دهیم، یا برای رسانه ها بفرستیم. اگر فیلم تهیه می کنیم، روز و مکان آن را در فیلم مشخص کنیم. تهیۀ خبر از جاهایی که رسانه ها به آن دسترسی ندارند نیز بسیار مهم است. مورد کاملاً مشخص خبررسانی از حوزه های مرتبط با حکومت است. تهیۀ این خبرها جنبش را در داشتن تحلیلی واقع بینانه تر و برنامه ریزی های دقیق تر یاری می کند.
* بالاخره، در کنار همۀ این فعالیت ها، یکی از مهم ترین کارها تعریف فعالیت های جدید و خلاقانه است. یکی از مهم ترین کارویژه های هر گروه آن است که با گرد هم آوردن چند نفر می تواند امکان انباشته شدن و هم افزایی ایده های آنها را فراهم کند و بستر تولد ایده های نو بشود
برگرفته از صفحه گروه 25 بهمن
73 دیدگاه
Comments feed for this article
مارس 16, 2011 در 11:35 ب.ظ.
سبز سبزم
درود …
این مطلب خیلی به موقع بود
سبز سبزم …
سبز سبز باشید ………
مارس 16, 2011 در 11:39 ب.ظ.
نریمان
مطلب عالی بود.
تمام سعم را برای تشکیک گروه نریمان می کنم.
مارس 17, 2011 در 12:25 ب.ظ.
saeedeh
به دیگه بهتر از این نمیشه منم هواتو دارم
مارس 17, 2011 در 7:47 ب.ظ.
نریمان
ممنون البته این گروه کاملا خارج از اینترنت خواهد بود.
بازم ممنون.
مارس 17, 2011 در 12:41 ق.ظ.
همراه
من و چند تن از دوستان مدت کوتاهی است که چنین گروهی را تشکیل داده ایم و قدرت تشکیل گروه (هر چند کوچک) را دیشب بخوبی لمس کردیم.
از میریار عزیز برای این متن عالی ( محتوا و زمان) بسیار ممنونم.این مطلب به گروه ما کمک زیادی می کند.
مارس 17, 2011 در 1:23 ق.ظ.
سبز سبزم
بچه ها بدجوری دلم گرفته …
این نظام تا کی می خواد به جنایتهاش ادامه بده؟
مرگ بر خامنه ای …
درود بر هم وطنان سبزم …
چهارشنبه سوری رو پایان کار ندونید.
تا پیروزی باید جنگید …
دانشگاه ها یکی از بهترین جاها برای اطلاع رسانیه …
سر کلاس بحث های سیاسی کنید …
خودم دانشجوی رشتم و نظامو به چالش می کشم …
جون مادرتون مبارزه رو ادمه بدین …
سبز سبزم …
سبز سبز باشید ……..
مارس 17, 2011 در 4:18 ب.ظ.
saeedeh
منم دانشجوی رشتم تو دانشگاه تا دلت بخواد بحث سیاسی میشه ولی زیاد جواب نمیده چون همش دردسره. شبنامه خیلی موثر تره چون کسی شناسایی نمیشه. من بازم میگم باید باشیم تا بتونیم نقشی ایفا کنیم
مارس 17, 2011 در 1:46 ق.ظ.
سعید
برادر چرا ؟؟ دل گرفتن نداره
اگه چند سال پیش بود آره باید می گرفت
چون هیچ صدای معترضی وجود نداشت
اما حالا ما یک جنبش فعال داریم که روز به روز داره زیر پوست جامعه رشد میکنه
روز به روز اونها دارند تضعیف میشن و پایه های حکومت سست میشه
این هیمنه و قدرت چماق خیلی تو خالیه و دوام نداره
دلت نگیره و به قول میر حسین راه سبز امید را زندگی باید کرد
عجله نکنیم،صبر داشته باشیم …
سبز باشی برادر
مارس 17, 2011 در 4:26 ب.ظ.
saeedeh
حرفت قبول آخه این عجله نکنیم دیگه واسه چیه. مگه زیر گرفتن مردم تو عاشورای 88 توسط پلیس یادمون رفته مگه کهریزک یادمون رفته. دیروز دوباره نشستم مستند کهریزکو دیدم و عکسهای متلاشی شده شهیدای عاشورای 88. باور کنید هنوز عکس سهراب اعرابی وقتی داشتن میشنستنش جلوی چشامه. حالم از خودم بهم میخوره که اینقدر بی غیرتم برادر و خواهرامو کشتنو تیکه تیکه کردن من همینطوری نشستم.
آخه ما چرا باید از یه مشت عرب هم کمتر باشیم. چرا مبارزه تداوم نداره. من دارم افسردگی میگیرم.
مارس 17, 2011 در 1:50 ق.ظ.
سعید
عزیزان این تشکیل گروه و تشکیلاتی کار کردن رو جدی بگیریم
عملا از همین فردا شروع کنید
برای شروع این موضوع رو با 2 دوست قابل اعتماد مطرح کنید
مارس 17, 2011 در 12:26 ب.ظ.
saeedeh
به نظر من شبنامه تو این راه خیلی مؤثره. چون پایداری تشکیلات به وسیع بودن اونه.
مارس 17, 2011 در 4:06 ب.ظ.
سبز سبزم
درود به برادر سبزم سعید …
دادا خیلی حال دادی …
دمت گرم
سبز سبزم …
سبز سبز باشید ……..
مارس 17, 2011 در 4:18 ب.ظ.
سبز سبزم
مهدی کروبی و فاطمه کروبی در سلامت و آرامش کامل هستند
ندای سبز آزادی: یک روحانی مورد اعتماد خانواده کروبی، خبر از سلامت و آرامش کامل مهدی کروبی و فاطمه کروبی داد.
دکتر محمدتقی کروبی، فرزند ارشد مهدی کروبی با اعلام این خبر در وبسایت رسمی خود نوشت: «بعد از بیست و سه روز بی خبری مطلق از وضعیت پدر و مادرم، امروز روحانی عزیزی که مورد اعتماد خانواده و حاکمیت است طی تماس تلفنی با اینجانب اظهار داشتند که شب گذشته در محیطی دوستانه با پدر و مادرم ملاقات نموده اند. این عزیز خبر از صحت، سلامت و آرامش کامل آنان دادند. با وجود ۳۶ روز محرومیت تمامی اعضای خانواده از دیدار با والدین و ۲۳ روز از ناپدید شدن آن ها، این اقدام دیر هنگام مقامات امنیتی را به فال نیک گرفته و امید است که در آینده نزدیک حق اطلاع و دیدار خانواده به رسمیت شناخته شود.»
سبز سبزم …
سبز سبز باشید ……..
مارس 17, 2011 در 4:22 ب.ظ.
سبز سبزم
کامران نجفزاده از فرانسه اخراج شد
دولت فرانسه در پی اخراج سردبیر خبرگزاری فرانسه از جمهوری اسلامی ایران، کامران نجف زاده – خبرنگار واحد مرکزی خبر – را از این کشور اخراج کرد.
به گزارش تابناک، شنیدههای موثق خبرنگار اعتدال حاکی است که اخراج کامران نجف زاده – خبرنگار واحد مرکزی خبر در فرانسه – در حالی صورت پذیرفته که جمعه گذشته سردبیر خبرگزاری فرانسه در تهران، جی دشموخ، به دستور مقامات کشورمان از جمهوری اسلامی ایران اخراج شده بود و این اقدام دولت فرانسه نوعی تلافیجویی نسبت به این اقدام است.
دوستان واقعا از خواندن این خبر خوشحال شدم …
همین بی شعور سران فتنه رو تو دهن بقیه انداخت.
اقای نجف زاده عاقبت مزدور شدن همینه ….
سبز سبزم ….
سبز سبز باشید ……..
مارس 17, 2011 در 4:35 ب.ظ.
سبز سبزم
دعای تحویل ِ سال (پارسی)
گشت گرداگرد مهر تابناک، ایران زمین – روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین
ای تو یزدان, ای تو گرداننده ی مهر و سپهر – برترینش کنم برایم این زمان و این زمین
همه ی ما بارها از خود پرسیده ایم که این نیاش عربی ِ «یا مقلب القلوب و الابصار, یا مدبر اللیل و النهار…» که تا امروز سر سفره های هفت سین می شنویم, چه پیوندی با «نوروز پارسی»دارد!
نوروز یک جشن پــُـرپیشه و کامل پارسی است و به هیچ وجه به اعراب و زبان عربی مربوط نمیشود. شایسته نیست که ما ایرانیان، این آیین ایرانی را با «ادعیه عربی» آنچنان که تا امروز مرسوم بوده، جشن بگیریم. ما با خدای خود به پارسی سخن میگوییم، چگونه آن خدایی که جز عربی نداند، می تواند خدای من باشد؟
آنچه در بالا می بینید، یکی از برترین نیایش های پارسی است که پس از عبور از نظرسنجی ها و کارشناسی ها، در قالب شعر میتواند بهترین جایگزین برای آن عبارت عربی و آغازگر سال نو باشد.
نوروز امسال، من، خانواده ام و دوستانم این نیایش زیبا را بر زبان خواهیم برد. شما چطور؟
سبز سبزم …
سبز سبز باشید ………..
مارس 17, 2011 در 5:01 ب.ظ.
saeedeh
چرا اینهمه راه بریم بهترین دعای تحویل سال ایرانی آزاد و بدون تبعیضه.
امیدوارم سال آینده جشن آزادی باشه
مارس 19, 2011 در 5:09 ب.ظ.
DD
نظر قشنگی بود. نیایش زیبایی بود
گشت گرداگرد مهر تابناک، ایران زمین – روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین
ای تو یزدان, ای تو گرداننده ی مهر و سپهر – برترینش کن برایم این زمان و این زمین
نوروز باستانی تان سبز و شاد و پیروز باد.
با اجازه ی دوست عزیزم سبز سبزم این مطلب رو تو وبلاگم می گذارم.
hamrahesobh.blogspot.com
مارس 17, 2011 در 4:52 ب.ظ.
سبز سبزم
به قول گوگوش:
هنوزم تو هنوزم من حرفای نگفته داریم
برای فتح شبستون شعله ساز و شعله داریم
برای چی برای کی همه منتظر نشستیم وقتی از تبرک عشق خود ما معجزه هستیم
زیر رگبار زیر اوار سر به ازاد خم نمیشه
نرخ بازار هر چی باشه قیمت عشق کم نمیشه
ما صدای سبزعشقیم قامت بلند اواز
عاشقانه های دلباز از دل ما شده اغاز…
شب شکسته گل شکفته پشت تنهایی دیوار مثل یه دیوار سنگی نمیتونه بشه تکرار
کوچه هرگز نمی میره با تولد یه بن بست هنوزم اونور دیوار تپش قلب کسی هست
زندگی رو جست و جو کن با من از عشق گفت و گو کن
شعله ور شو تازه تر شو کهنه ها رو زیرو رو کن
فصل یخبندان گذشته فصلی که مصیبت اور باید عاشق شد و با عشق زنده بود و زندگی کرد
در تولدی دوباره زندگی رو زندگی کرد
سبز سبزم ….
سبز سبز باشید ……..
مارس 17, 2011 در 7:48 ب.ظ.
نریمان
دوستان پول نویسی خیلی جواب میده،
مخصوصا الان که وقت عیده و عیدی ها…
با نوشتن روی اسکناس میشه نقش مهمی در آگاه سازی ها داشت…
مارس 17, 2011 در 8:32 ب.ظ.
saeedeh
آره درسته. تشکیلات که اینترنتی نمیتونه باشه.
پپول که فقط به اندازه مرگ بر اصل ولایت فقیه جا داره چیزی نمیشه نوشت ولی چشم من و خواهرم اینکارو انجام میدیم.
به قول بچه های بالاترین مملکته داریم؟ میخوام یه سوال ازت بپرسم اما میدونم اگه جواب بدی از نظر امنیتی دردسر درست میشه پس بیخیال میشم.
مارس 17, 2011 در 8:34 ب.ظ.
saeedeh
البته سوالم یه چیزی در مورد یه وبلاگ بود که بهتره نپرسم.
مارس 18, 2011 در 4:27 ق.ظ.
نریمان
شعار های زیادی میشه روی پول ها نوشت از قبیل:
جنبش سبز رشت
جنبش سبز رشت همچنان زنده است
مرگ بر دیکتاتور
چهار شنبه سوری را سبز کردیم
V
درود بر موسوی
یا حسین، میرحسین
و کلا از این قبیل شعار زیاد هست، همین که بخواهیم وسعیت جنبش را نشان بدهیم خیلی موثر است.
البته هیچ وقت تمام اسکناس های خود را ننویسید، ممکن است شناسایی شوید.
سعی کنید در میان پول های خود، مثلا سی درصد آن را شعار نویسی کنید.
اثر شعار نویسی در تداوم اون هست، طوری عمل کنید که اسکناس نویسی برای شما تبدیل به یک عادت شود.
سعی کنید برای نوشتن از ترجیحا خودکار سبز استفاده کنید.
مارس 18, 2011 در 4:28 ق.ظ.
نریمان
سعیده خانم شما سوالتون رو بپرسید، اگر از نظر امنیتی مشکلی داشت که هیچ، اگر نه سعی می کنم که حتما بهتون جواب بدهم ; )
مارس 18, 2011 در 12:07 ب.ظ.
saeedeh
باشه میپرسم ولی اگه جواب ندادی اصلا ایرادی نداره.
شما یه وبلاگ داری؟
مارس 18, 2011 در 8:04 ق.ظ.
سبز سبزم
saeedeh جان ما می تونیم تو دانشگاه گروهی تشکیل بدیم …
رشته ی شما چیه؟
مارس 18, 2011 در 11:02 ق.ظ.
سبز سبزم
saeedeh جان نمی خواد رشتتو بگی …
یه خورده فکر کردم فهمیدم اکه بگی ممکنه برات مشکل پیش بیاد
سبز سبزم …
سبز سبز باشید ………
مارس 18, 2011 در 12:20 ب.ظ.
saeedeh
مملکته داریم؟ نمیتونیم به دوستامون رشتمونو بگیم.
ولی صبر کن من یه برنامه ای دارم…
مارس 18, 2011 در 12:52 ب.ظ.
saeedeh
اما من میگم، مدیریت میخونم ولی دیگه بازش نمیکنم که کدوم مدیریت
مارس 18, 2011 در 1:39 ب.ظ.
سبز سبزم
پس تو یه دانشکده هستیم ….
مارس 18, 2011 در 1:44 ب.ظ.
سبز سبزم
این id منه:democracy_kahrizaki
برام of بزار
مارس 18, 2011 در 2:59 ب.ظ.
نریمان
خیر سعیده خانم من وبلاگ ندارم اما چند تا سایت دارم که البته هیچ کدومشون سیاسی نیستند.
جناب «سبز سبزم» چت در یاهو به هیچ وجه امنیت ندارد، پیشنهاد می کنم که روشی دیگری را برای ارتباط پیدا کنید.
بچه ها روزی رو میبینم که همه با هم، با نام های حقیقیمون، در فضایی آزاد به جشن و پای کوبی برای پیروزی خواهیم پرداخت… البته در اون روز جای کشته شدگان خالی خواهد بود… : (
سعیده میگم چه کیفی میده که آدم بره سر پل خشتی و از اون بالا آزادی رو فریاد بزنه… اون روز نزدیکه : )
مارس 18, 2011 در 3:10 ب.ظ.
saeedeh
آخ آخ گفتی من آرزومه. لیلا کوه هم جواب میده ها.
مارس 18, 2011 در 4:35 ب.ظ.
نریمان
آرهههه…
مارس 18, 2011 در 4:17 ب.ظ.
saeedeh
ممنونم که جوابمو دادی. دلیل سوالم این بود که یه وبلاگی میشناسم که مدیرش مشخصات تو رو داره و اول اسم وبلاگش با «د» شروع میشه من ازش موزیک دانلود میکنم. شاید درست نباشه اسم وبلاگو بگم. به هرحال ازت ممنون
مارس 18, 2011 در 4:32 ب.ظ.
نریمان
خیر اون مال من نیست : )
مارس 18, 2011 در 3:24 ب.ظ.
saeedeh
سبز سبزم عزیز نریمان درست میگه چت امنیت نداره. دوستان حتی میگفتن برای اطلاع رسانی از چت استفاده کنیم که کار عاقلانه ای نیست.
یکی از اعضای بالاترین میخواد واسم یه دعوتنامه بفرسته بعد از عضویتم واسه شما و نریمان هم دعوتنامه میفرستم گرچه فکر میکنم شما خودت عضوی.
اینطوری ارتباط برقرار کردن راحت تره. حالا میگم چطوری.
مارس 18, 2011 در 3:30 ب.ظ.
saeedeh
فکر کنم اکثرتون ویدئو های محمد حسینی رو نگاه کردید. یه حرف فوق العاده زد: «10 روز بریزید بیرون تموم شه بره پی کارش دیگه».
خیلی ببخشیدا ولی آخه چیه هفته ای یه روز. بازم ببخشیدا مگه قرار عاشقانست هر سه شنبه ساعت 5. تازه اونم که تموم شد هیچ برنامه ای هم نیست. نه واسه عید نه بعد عید. قرار بود آهسته و پیوسته باشیم فعلا که خبری از پیوستگی نیست.
مارس 18, 2011 در 4:33 ب.ظ.
نریمان
باید روی فرهنگ سازی کار کرد، اگر سرعت انقلاب زیاد باشه، شبیه اشتباه سال 57 میشه…
مارس 18, 2011 در 5:14 ب.ظ.
saeedeh
نریمان جان تو همیشه درست میگی ولی ما اصلا به فکر زندانیان سیاسی نیستیم اینه که منو آزار میده. منم نمیخوام عجله کنیم ولی پایداری اون چیزیه که بین ما نیست. ما چیمون از بحرین و لیبی کمتره.
فعلا که چاره ای جز صبر نداریم. به قول خودت باید تو این فاصله فرهنگسازی کنیم
مارس 18, 2011 در 7:38 ب.ظ.
نیک آهنگ
به نظر من نمیشه با 10 روز تظاهرات همه چیز رو تموم کرد
هنوز خیلی راه مونده تا اون مرحله
مارس 19, 2011 در 1:53 ق.ظ.
sabzak
شما واقعا به فکر یه انقلابی دیگه اید؟
یعنی فکر می کنید همچین پتانسیلی تو کشور وجود داره؟ ما جوون ها که خیلی اوقات محافظه کاری می کنیم،حالا چه برسه به اقشار مختلف جامعه! سال57 رو با الان مقایسه نکنید تورو خدا،الان وابستگی های شغلی یا خانوادگی جلوی خیلی از واکنش های مردمی رو می گیره !
چیزی که ما الان درگیرشیم همون (استحمار=خر کردن مردم) هستش.
و تنها روش مقابله با اون آگاهی اجتماعی است. یا به قول شما فرهنگ سازی است که امری زمان بر هست و صبوری ما رو می طلبه.یه بار انقلاب کردیم واسه هفت پشتمون بسه،الان نباید به فکر تغییرات آنی باشیم.البته قبل از فرهنگ سازی بایدآدم از خودش شروع کنه یا به عبارتی خودسازی کنه باید حق آزادی بیان ،حقوق بشر و تکثرگرایی و دموکراسی رو باهم تمرین کنیم و یاد بگیریم، تا انتظار داشته باشیم سایر مردم هم نسبت به سرنوشت خودشون و مملکتشون حساس باشن.
مارس 19, 2011 در 12:32 ب.ظ.
saeedeh
ما نمیخوایم انقلاب کنیم ما تحول میخوایم.
هیچکس از انقلاب خاطره خوبی نداره.
مارس 19, 2011 در 2:09 ق.ظ.
sabzak
تو 10 روز که هیچ،ما حالا حالاها با اینا کار داریم.این موج رادیکال شدن شعارها و حرف هایی که در جنبش زده میشه هم اصلا به نفع ما نیست.مزدوران حکومت با شنیدن این گونه شعارها خیلی هم خوشحال می شوند و در رسانه ها شون به تخریب اعتبار مردمی جنبش می پردازند که تا الان هم متاسفانه کم موفق نبودند.مثل جمهوری ایرانی که واقعا سراسیمه و بی محابا گفته شد.
مارس 19, 2011 در 2:25 ق.ظ.
نریمان
سعیده جان من شما رو درک می کنم که از این وضع خسته شده ای، اما چاره به نظر من یک خشونت یکباره نیست. (هرچند که ممکن است با این روش به نتیجه هم برسیم)
شما ایران رو با لیبی و بحرین و مصر مقایسه نکن، ما حداقل 30 سالی از اون ها جلو هستیم، اون ها تازه اومدن انقلاب کردن، کاری که ما سال ها پیش انجام دادیم. اما نتیجه اش چی شد؟ هیچ!
نمی خواهم بگویم که در فضای فعلی با انقلاب مخالف، خیر من نمی خواهم سر به تن این نظام باشد، اما به نظرم باید آهسته و پیوسته حرکت کرد…
مارس 19, 2011 در 12:29 ب.ظ.
saeedeh
نریمان جان مثل همیشه حرفات تسکین دهنده است
مارس 19, 2011 در 3:03 ب.ظ.
نریمان
ممنون.
مارس 19, 2011 در 2:28 ق.ظ.
نریمان
راستی یه پیشنهاد در مورد اسکناس نویسی دارم، از این به بعد بیاید از شعار هایی که روی اسکناس ها می نویسیم عکس بگیریم و در اینجا قرار دهیم. اینطوری حداقل به یکدیگر اطمینان می دهیم که شونه خالی نکردیم، همچنین وسعت جنبش گیلان را نشان خواهیم داد… شما ها موافقید؟
مارس 19, 2011 در 12:22 ب.ظ.
saeedeh
بـــــــــــــلـــــــــــــه
مارس 19, 2011 در 12:46 ب.ظ.
یزدان
سلام
دوستان با بازدید از سایت شما آنچیزی که بیشتر از همه به چشم میخورد احساسات پاک شماست ، مبارزه ای که برای اون خودتون رو آماده کرده اید،اما دوستان من ، من به عنوان یک دانشجوی سبز این مرز و بوم از همتون خواهش میکنم تا بیشتر به بخش آگاهی اجتماعی متمرکز شویم ، در کنار اون مسلما مبارزات رو هم ادامه میدیم،ما هنوز در ابتدای راه هستیم،انقلاب 57 یکی از دلایل عدم موفقیتش این بود که جامعه هنوز آمادگی لازم برای میل به دموکراسی رو نداشت والا هیچ کس نمیتونست اونرو از مردم بگیره ، جنبش سبز ما در نهایت پیروز خواهد بود اما آنوقت که اکثریت مردم دغدغه اصلیشون این باشه که روزی رو بدون صحبت از حق و حقوقشون وراه دستیابی به اون نگذرونند.باید تنها به فراخوان برای تجمع اکتفا نکرد،احترام ما به شهدا و اسیران و زخمی ها و به ایران تنها با گسترش آگاهی اجتماعی ادا میشه،اسکناس نویسی و یا تجمعات برای اینکار به هیچ وجهه کافی نیست و حتی افرادی هم که اکنون در تجمعات هستند جا بسیار داریم که به سطح بالایی از درک حقوق خودشون رسیده باشیم،خودم رو هم عرض کردم
ممنون
مارس 19, 2011 در 2:49 ب.ظ.
بابک
سلام دوستان چیزی به تحویل سال نمونده
آیا برنامه ای برای همراهی خانواده های زندانیان سیاسی گیلان داریم؟؟؟
مارس 19, 2011 در 2:51 ب.ظ.
بابک
فـــــــــوری!!!
آیا برنامه ای برای همراهی خانواده های ندانیان سیاسی در لحظه تحویل سال داریم؟؟؟
زمان:؟
مکان:؟
مارس 19, 2011 در 3:07 ب.ظ.
نریمان
منظور من از اسکناس نویسی و شعار نویسی صرفا دعوت به تجمعات نیست. منظور من از این کار نشان دادن وسعت جنبش به سایرین هست.
مارس 19, 2011 در 3:25 ب.ظ.
بابک
فـــــــــوری!!!
آیا برنامه ای برای همراهی خانواده های زندانیان سیاسی در لحظه تحویل سال داریم؟؟؟
زمان:؟
مکان:؟
مارس 19, 2011 در 4:33 ب.ظ.
یزدان
صد در صد اسکناس نویسی،شعار نویسی،پخش شب نامه و … خیلی موثره ولی به نظر من اقدام اصلی نیست،وسعته جنبش مشخصه،باید اونرو از این که هست بیشتر گسترشش داد،این باید هدفه اصلی باشه که میدونم نظر شما هم همینه
من وقتی یه اسکناس میبینم که شعار روش نوشته شده احساس خیلی خوبی بهم دست میده ولی احساس من و شما با احساس یک فردی که برای مثال دغدغه اصلیش معاش و زندگی سختیه که داره مسلما فاصله داره،و اولین چیزی که به ذهنش میرسه من حدس میزنم که این جمله باشه که :این کارها چه فایده ای داره؟ » و اینجاست که وظیفه ماست که با کارهای پایه ای به این افراد که کم هم نیستند ولی به شدت ناراضی از وضع موجود ، شباهت خواسته هامونو بگیم بطوری که متوجه بشن که تنها در صورتی از این اوضاع نابسامان رها میشیم که برای رهایی از استبداد در مرحله اول و بعد استقرار یک حکومت دموکراسی همگی با هم تلاش کنیم،این آگاهی،این ارتباط،این دوستی،این اشتراک بدیهی در خواسته ها باعث میشه که به اون چیزی که میخوایم برسیم،به اخلاقی زندگی کردن و زادی به معنای احترام
مارس 19, 2011 در 6:26 ب.ظ.
saeedeh
خب بگو اقدام اصلی چیه؟ جز با تشکیلات و پخش شبنامه و از این دست کارها نمیشه به اون وسعتی که مدنظر همه ماست دست یافت. میگی نه خب راهکار ارائه کن.
مارس 20, 2011 در 5:40 ب.ظ.
DD
من می خوام یه راهکار ارائه کنم خانم سعیده. اما با یه مقدمه شروع می کنم یه کم تحمل کنید و این متنو بخونید.
ببینید ما نمی تونیم با شور سیاسی به هیچ جایی برسیم. اگه 10 روز پشت سر هم تمام مردم هم تحصن کنن شاید به یه سری نتایج کوتاه مدت برسیم اما در بلند مدت پیشرفت چندانی نمی کنیم. ما باید وسعت دیدمون رو ببریم بالا . ما هدفمون همونطوری که نریمان و سبزک و یزدان گفتند استقرار یک نظام کاملا دموکراسیه نه صرفا سرنگونی این نظام. اگه این خواسته ی ما بود تا الان با مجاهدین و گروه های شبه نظامی همراه شده و به هدفمون رسیده بودیم. فرق ما با گروه های اینچنین اینه که ما تحول رو بگونه ای می خوایم که تمام مردم یه حرف رو با هم و با آگاهی کامل بزنن و اون هم یک حکومت دموکرات با آزادی تمام مذاهب ، مرام ها و اندیشه هاست. چیزی که برای مردم ما الان اصلا چیز ملموسی نیست پس اول باید مردم رو برای نظام پس از این آگاه کنیم بعد بریم دنبال 10 روز تظاهرات پشت سر هم و… پس این هدف بلند مدت ماست. هدف کوتاه مدت ما زنده نگه داشتن و امیدوار نگه داشتن جنبش و تزریق افکار و راه حل های جدیده. وگرنه تقریبا هممون وقتی میومدیم تو خیابون می دونستیم با تظاهرات 1 و 10 و 17 و 24 اسفند نظام عوض نمیشه و یه نظام دموکرات همینجوری جایگزینش نمیشه. هدف کوتاه مدت ما اینه که جنبش خودی نشون بده تو مراسم هایی مثل چهارشنبه سوری و روز زن و روز معلم و کارگر( که تو اردیبهشت ماهه و ما باید براش برنامه ریزی کنیم)
راه حل خوبی بود؟ پس صبر داشته باشید سحر نزدیک است. سال نو همگی هم مبارک.
hamrahesobh.blogspot.com
مارس 19, 2011 در 8:43 ب.ظ.
یزدان
سوء تعبیر نشه ، منظور من اینه که باید گروه هایی که شکل میگیرن با سطح وسیع خواسته های مردم از قشرهای مختلف آشنا باشن،توجه کنید افرادی مخاطبان ما هستن که از قشرهای مختلف و با خواسته های متنوع هستن
به نظر من یکی از کاستی های اساسی جنبش اینه که اونطور که ضروری بوده نتونسته با اقشار مختلف و با سطح خواسته های متنوع ارتباط خوبی برقرار کنه،با اقشار فرهیخته و دانشجویان کاملا مرتبط هستش اما با مردم عادی نه به اون صورت چون دغدغه های اونها رو به وضوح فریاد نمیزنه،حداقل نه اونطوری که همه اقشار متوجه بشن که این جنبش از اونها هم دعوت میکنه تا بهش چنگ بزنن
بنابراین به نظر من الویت با آشنایی با خواسته ها ومطالبات تمامی اقشار جامعه از زبانه خودشون هست. از فرهیختگان گرفته تا مردم عادی که دغدغه اصلیشون اقتصاد خانوادشون هست.برای همین من اعتقاد دارم که فعلا زمان بسترسازی برای این موضوعه،اون هم به صورتی که همه بتونن خواسته هاشون رو بیان کنن،و این بستر از طریق فضای مجازی قابل احیا هست.
اگر قرار بر این باشه که تشکیلاتی صورت بگیره در فضای واقعی تا به اقداماتی از قبیل پخش شب نامه دست بزنه موفقیتش به بستری وابسته است که درون اون ذهن ها آماده دریافت نظرات و خواسته های متفاوته،اما این فعالیت ها اگر بنا باشه تا خودشون بسترساز باشن اونوقت میبایستی که اکثریت مردم در تشکیلاتی عضو باشن که این کار عملی نیست به همون دلیلی که گفتم،عدم آشنایی کامل از نقطه مشترک خواسته ها
در قسمتی از این مقاله نوشته شده که از ظرفیت فضای مجازی به حد استفاده شده که هرگز اینگونه نبوده،فضای مجازی قابلیت اینرو داره که محلی برای تبادل افکار و عقاید باشه نه فقط محلی برای انتشار اخبار و صحبت از قانون و حقوق مردم بدون توضیح قانون و حقوق و بدون دخیل کردن مستقیم تمامی اقشار جامعه در بحث ها.
این رو هم عنوان کنم که منظور من ایجاد یک تشکیلات مجازی نیست،بلکه ایجاد آگاهی از خواسته های متفاوت،صحبت پیرامون اونها،ایجاد ارتباط با هم با هر نوع تفکر و یادگرفتن این موضوع که برای گذار به دموکراسی باید بسترش آماده باشه وگرنه دقیقا تجربه انقلاب 57 دوباره تکرار میشه که بسیاری از دگر اندیشان در مقابل هیجان انقلاب سکوت کردن و حتی به اون دامن زدن تا هرچه سریعتر پیروز بشه و بعد صحبت کنن که متاسفانه تا به امروز مجالش داده نشده
وقتی بسترسازی شد و وقتی همه اقشار با خواسته های هم آشنا شدن و فصل مشترکشون رو شناختن اونموقع به طور شگفت انگیزی این خواسته ها در فضای واقعی گسترش پیدا میکنه.همونطور که خواسته آزادی و زندگی در آرامش در برگه رای های سبز ما به مبارزات خیابانی بدل شد،آگاهی از خواسته ها و جدیت برای تحقق اونها دلیل سرزنده بودن جنبش تا الان بوده .
ببخشید که طولانی شد!!
مارس 20, 2011 در 1:32 ب.ظ.
saeedeh
تا حدودی با حرفات موافقم.
اصرار من به شبنامه واسه درگیر کردن تمام قشرها با جنبشه. من خودم یه عکس دارم فکر کنم همتون دیدید تکه روزنامه های سال 57 کنار هم گذاشته شده و خمینی گفته آب و برق مجانی. همه صاحبخانه میشن. دین از سیاست جداست. همه آزادن حرف بزن. حجاب اجباری نیست. من دنبال پست و مقام نیستم
و غیره. خیلی اصرار دارم که پرینت بگیرم بعد تو تمام خونه هاو مغازه هابندازم . اما میدونم نتیجه ای نداره چون با این حرف نریمان موافقم که گفته: «خیلی ها هستند که به نون شب محتاجند و حتی نمی تونند تصور کنند که یک روز به جای کار کردن دست به اعتصاب بزنند…» اما باز دست از تلاش نمیکشم.
مارس 20, 2011 در 12:27 ق.ظ.
نیک آهنگ
دمت گرم داداش
کاملا باهات موافقم
مارس 20, 2011 در 4:20 ق.ظ.
نریمان
یزدان عزیز تغریبا با تمام گفته ات موافقم اما بحث من هم این نیست که به این مواردی که گفتی رسیدگی نشود.
به عنوان مثال حرف من میگم که شعار نویسی، اسکناس نویسی و شب نامه می تونه شامل هر موردی باشه، مهم اینه که در انتخواب مطالب و شعار ها دقت شود.
بله خیلی ها هستند که به نون شب محتاجند و حتی نمی تونند تصور کنند که یک روز به جای کار کردن دست به اعتصاب بزنند…
شما درست می فرمایید، باید گفتگو ها رو بیش از پیش کرد و در هر جایی به روشن گری پرداخت اما ما نباید با رسیدن به این موضوعات، مبارزات مستقیم را هم فراموش کنیم.
نظر من اینه که تمامی روش ها باید به موازات یکدیگر پیش بروند، هر کس به هر مدلی که می تواند…
مارس 20, 2011 در 4:34 ب.ظ.
نریمان
دوستان و هم استانی های سبز من، پیشاپیش سال نو را به شما و خانواده سبزتان، خانواده های زندانیان سیاسی، کلیه آسیب دیدگان از رژیم، روح و روان کشته شدگان راه آزادی و تمامی کسانی که حتی یک قدم برای رسیدن به آزادی در ایران عزیز گام برداشته اند، تبریک می گویم.
باشد که در نوروز آینده، همه در کنار هم و در کشوری آزاد به جشن و پای کوبی بپردازیم…
مارس 20, 2011 در 4:45 ب.ظ.
saeedeh
منم مثل نریمان عزیز به همتون سال نو را تبریک میگم.
یه تبریک ویژه هم به نریمان میگم چون همشهریمه. نریمان جان عیدت مبارک امیدوارم همیشه موفق و تندرست و خوشبخت و شاد باشی.
به امید آزادیه ایران و ایرانی V
مارس 20, 2011 در 6:10 ب.ظ.
نریمان
ممنون همشهری سبزم : )
مارس 20, 2011 در 5:16 ب.ظ.
سعید
یزدان جان به زبان ساده تر شما می فرمایید گروه هایی که در حال تشکیل هستند کار کردن روی دغدغه های اقشار مختلف مردم را در دستور کار خود قرار بدهند و فقط بحث را به آزادی و دموکراسی خواهی محدود نکنند که این بحث ها برای بسیاری از مردم (که مخالف هم هستند!) کم ارزش است
امیدوارم درست متوجه شده باشم
مارس 20, 2011 در 6:08 ب.ظ.
یزدان
سعید جان خوشحالم که منظوره من رو متوجه شدید ، البته به جای کلمه کم ارزش بهتره گفته بشه » نا آشنایی » و مطمئنا برای اینکه گروه ها بتونن مشکلات و مطالبات و دغدغه های اقشار مختلف رو بیان کنن لازم و ضروریه که اطلاعات کافی در اون خصوص داشته باشن و این زمانی حاصل میشه که از اقشار مختلف ، جنبش زنان ، جنبش دانشجویی ، جنبش کارگری (بسیار مهم تو مسائلی از قبیل اعتصاب و …) جنبش معلمان و فرهیختگان و … در جنبش حضور فعال داشته باشن و با زبان خودشون خواسته هاشون رو بیان کنن.به نظر من فضای مجازی میتونه محلی بسیار مناسب برای بیان این مطالبات باشه،برای شناسایی نقاط مشترک.من با یقین و با ایده میگم که از فضای مجازی بسیار میشه در این خصوص بهره برد.در ضمن:
امیدوارم این سوء تفاهم پیش نیومده باشه،من با تشکیلات در فضای واقعی موافقم ولی به نظر من زمینه این تشکیلات در آگاهی از خواسته ها و درک متقابل از اونهاست که در فضای مجازی هم بسیارامکان پذیره ، بخصوص در شرایط کنونی که امکان فعالیت اقشار مختلف تحت نام احزاب یا بخصوص سندیکاها و تشکل ها برای بیان خواسته هاشون وجود نداره و مسلما نریمان و سعیده هم درست میگن که این دو در کنار هم کارسازه.
پیشنهاد میکنم این چند خط رو هم مطالعه بفرمایید:
» در مصر و تونس دانشجویان و جوانان در همکاری با کارگران توانستند به نقاط مشترکی دست یافته و برای اهداف واحدی مبارزه کنند.در مقاطعی که حرکات اعتراضی مردم از سوی پلیس یا گروه های وابسته به حکومت مورد حمله قرار میگرفت این اتحاد و سازماندهی عامل اصلی برای بقا و تداوم جنبش بود.فعالانی که در مصر و تونس جبهه گسترده اعتراضات را سازماندهی میکردند مدت ها در حال برنامه ریزی و برقراری تماس با اقشار و تشکل های مدنی و صنفی گوناگون بودند.هر چند صدها هزار نفر از شهروندان بر هراس از حکومت غلبه کردند و به خیابان ها آمدند،پایه و چهارچوبی که این اعتراضات بر آن استوار شد یک شبکه سازمان یافته و وجود یک استراتژی روشن و توانایی واکنش سریع به تحولات بود.»
ببخشید،بازم طولانی شد،انگار بلد نیستم حرفمو خلاصه بگم!!
مارس 20, 2011 در 8:27 ب.ظ.
saeedeh
منم نظر تو رو دارم اما خودت مشکلات فضای مجازیو میدونی از هک گرفته تا فیلتر. حتی بعضی روزها فیلترشکن ها دچار مشکل میشن. مطمئن باش مشکلات مجازی در سال آینده هم بیشتر میشه. اما نظر خیلی خوبیه.
مارس 20, 2011 در 8:30 ب.ظ.
saeedeh
نگران نباش هیچ سوءتفاهم و سوءتعبیری هم پیش نیومده. من خودم به شخصه از داشتن چنین هموطنانی افتخار میکنم بخاطر حضور سبز و همیشگیتون.
مارس 20, 2011 در 6:22 ب.ظ.
سعید
کاملا درسته
ما ابتدا باید نخبگان هر قشر (یا فعالان هر بخش) در فضای مجازی را دور هم جمع کنیم و به یک نقطه نظر مشترک برسیم و بعد هم با بررسی دقیق خواسته های اقشار مختلف در فضای غیر مجازی به سمت فعالیت در آن برویم
در واقع برای اثر گذاری بر مردم باید با زبان آنها و از مشکلات آنها شروع کنیم ……
مارس 20, 2011 در 6:44 ب.ظ.
یزدان
دقیقا من همین رو میگم ، عالی گفتی آقا سعید ، آفرین
مارس 20, 2011 در 8:39 ب.ظ.
saeedeh
از dd عزیز هم ممنون که یه راهکار داد. روی همه راهکارها فکر میشه.
یزدان برای استارت راهکارت چیزی مدنظر داری؟
مارس 20, 2011 در 9:37 ب.ظ.
یزدان
اول از همه از همراهی و همفکری همتون واقعا ممنون و مسرورم.ویژگی بسیار مثبتیه که میتونیم در اینجا بحث کنیم و این نعمت بسیار بزرگیه که خدا نصیب ما کرده
مسلما ایده هایی در ذهنم هست که در حال تحقیق درباره جنبه های متفاوتش هستم.از آشنایی با جنبش زنان و کارگران و … گرفته تا بخش فنی و موانع موجود که بزودی طرحی رو در اینباره تکمیل میکنم و برای بحث پیرامون اون به اطلاع میرسونم
مارس 20, 2011 در 11:15 ب.ظ.
میریار
منتظر مطلب شما می مانیم یزدان عزیز
مطالب شما عزیزان میتواند با نام مستعار در وبلاگ منتشر شود
با تشکر
مارس 21, 2011 در 1:00 ب.ظ.
یزدان
با سلام دوباره
میریار عزیز ، طرح رو به ایمیل سایت ارسال کردم ، امیدوارم مطالعه و برای مشارکت همفکران در سایت درج کنید
با تشکر